سلام |
نقطه ضعف یا قوت کودکی ده ساله ای که دست چپش در یک حادثه رانندگی از بازو قطع شده بود، برای تعلیم فنون رزمی جودو به یک استاد سپرده شد. پدر کودک اصرار داشت استاد از فرزندش یک قهرمان جودو بسازد؛ استاد پذیرفت و به پدر کودک قول داد که یک سال بعد می تواند فرزندش را در مقام قهرمانی کل باشگاه ها ببیند. در طول شش ماه استاد فقط روی بدن سازی کودک کار کرد و در عرض این شش ماه حتی یک فن جودو را به او تعلیم نداد. بعد از 6 ماه خبررسید که یک ماه بعد مسابقات محلی در شهر برگزار می شود. استاد به کودک ده ساله، فقط یک فن آموزش داد و تا زمان برگزاری مسابقات فقط روی آن تک فن کار کرد. سرانجام مسابقات انجام شد و کودک توانست در میان اعجاب همگان با آن تک فن همه حریفان خود را شکست دهد! سه ماه بعد کودک توانست در مسابقات بین باشگاهی نیز با استفاده از همان تک فن برنده شود و سال بعد نیز در مسابقات کشوری، آن «کودک یک دست» موفق شد تمام حریفان را زمین بزند و به عنوان قهرمان کشورانتخاب گردد. وقتی مسابقات به پایان رسید، در راه بازگشت به منزل، کودک از استاد رازپیروزی اش را پرسید!؟ استاد گفت: "دلیل پیروزی تو این بود که اولاً به همان یک فن به خوبی مسلط بودی، ثانیاً تنها امیدت همان یک فن بود، و سوم اینکه راه شناخته شده مقابله با این فن، گرفتن دست چپ حریف بود که تو چنین دستی نداشتی!
نتیجه: یاد بگیریم که در زندگی، از نقاط ضعف خود، به عنوان نقاط قوت استفاده کنیم. راز موفقیت در زندگی، داشتن امکانات نیست؛ بلکه استفاده از "بی امکانی" به عنوان نقطه قوت است. منبع : انجمن تخصصی دانشجویان پیام نور
یار مهربان پنج اشتباه رایج درباره کتاب خواندن برای کودکان
1- میگویند در این روز و روزگار، بهتر است به جای این که خودتان برای کودک کتاب بخوانید؛ برایش نوار قصه یا سیدیهایی از این قبیل بگذارید.اگر کودک شما از کتاب قصهای که شما برایش میخوانید، لذت میبرد، به خاطر خط داستانی قصه نیست؛ بلکه به دلیل رابطهای است که هنگام شنیدن قصه با شما پیدا میکند. البته بعد از 2 سالگی میتوان از این قبیل وسایل سرگرمکننده یکطرفه نیز برای کودک استفاده کرد اما در آن سنین هم چنین وسایلی نمیتواند جای کتابخوانی مستقیم توسط شما را بگیرد. 2- میگویند برای کودکی که مضمون قصه را درک نمیکند، فرقی نمیکند چه کتابی برایش بخوانید. تا 6 ماهگی، کودک درکی از آنچه شما برایش میخوانید، ندارد بنابراین از لحاظ محتوایی هیچ فرقی نمیکند که برایش کتاب قصه بخوانید یا مثلا همین روزنامه جامجم را؛ اما کودکان زیر 6 ماه هم اولویتهایی دارند که باید آنها را در نظر بگیرید. آنها در این سنین معمولا شیفته تصاویر و عکسهایی هستند که رنگهای روشن و با کنتراست بالا دارند. سرودها و ترانههای کودکانهای که وزنهای شاد و قافیههای تکرارشونده دارند نیز کودکان را به خود جذب میکند. 3- میگویند در هر نوبتی که برای کودک کتاب میخوانید، باید یک قصه را از آغاز تا پایان برایش تعریف کنید. هیچ ضرورتی ندارد داستان را سریع و بیوقفه از ابتدا تا انتها برای کودک بخوانید؛ بلکه باید بگذارید کودک، سرعت کتاب خواندن شما را با میزان علاقهمندی و سوالاتش تعیین کند. برای شرکت دادن کودک در امر کتابخوانی میتوانید از او بخواهید کهمثلا چیز خاصی را در یکی از تصاویر با انگشت نشان دهد. کتاب را طوری روبهرویش بگیرید که تصاویر را بوضوح ببیند. در مورد عکسها صحبت کنید، بعضی از کلمات رایج را تکرار کنید، صدایتان را عوض کنید و برای هر کدام از شخصیتها با صدایی متفاوت حرف بزنید و کارهایی از این قبیل. 4- می گویند موقع کتاب خواندن باید سعی کنید بعضی از اعداد و حروف ساده را به کودک یاد بدهید. اصرار بر آموزش دادن به کودک در سنین پایین ممکن است اشتیاق او را برای مشارکت در کتابخوانی از بین ببرد. هدف از کتابخوانی، لذت بردن کودک و برقراری ارتباط با اوست؛ نه آموزش اعداد و الفبا. 5- وقتی کودک یاد گرفت خودش کتاب بخواند، دیگر نیازی نیست شما برایش کتاب بخوانید؟ حتی تا 13 سالگی، درک شنیداری کودک بالاتر از درکی است که از مطالعه شخصی به دست میآورد، بنابراین وقتی شما برای کودک خود کتاب میخوانید، او میتواند دایره واژگانی خود را افزایش دهد. دکتر محمد کیاسالار منبع : روزنامه جامجم [ جمعه 91/8/19 ] [ 8:18 صبح ] [ گروه های آموزشی دوره ابتدایی ناحیه دو قزوین ]
[ نظر ]
|
![]() |